میشل پکوویچ، نویسنده کتاب چرایی و چگونگی نجاری، یکی از افرادی ست که به اهمیت طراحی محصول بسیار تأکید دارد. او در بخش دوم کتاب خود که در مورد طراحی صحبت میکند، میگوید: اگر ما دغدغه یک محصول نهایی را نداشتیم، پاسخ دادن به سؤال چه چیز به زمانی که در کارگاه هستیم، معنی میدهد؟ آسانتر میبود. جوابش میتواند یافتن یک درک درست در ارتباط بین نجار و مواد اولیه باشد.
اینجاست که طراحی شروع به بازی کردن یک نقش مهم در کار شما میکند. طراحی و دیزاین نه به معنی درست کردن یک چیز بدیع و مبتکرانه، بلکه به معنی ساختن چیزی که کاربرد درست دارد و در عین حال زیباست. موضوع در زمان حضور در کارگاه، پیوند ما با هنر و پیشهوری است. چیزی که میسازیم اهمیت دارد، چرا که اگر ما این کار را خوب انجام دهیم، موجب تأثیر مثبت در دنیای اطراف میشویم. هرچند کوچک، اما مانند همه کارهای دیگر بسیار مهم است. بنابراین طراحی محصول -زیبا و کاربردی بودن محصول نهایی- واقعاً نمیتواند از ساخت جدا باشد.
اما من بلد نیستم طراحی کنم
نجاران بیشتر تمایل دارند افرادی با ذهن مهندسی باشند، بنابراین ایده طراحی مبلمان میتواند برای ایشان ترسناک باشد. شکوههای رایج در چنین مواردی اینها هستند: من خلاق نیستم! من نمیتوانم طراحی کنم. من هنرمند نیستم. چرا به این موضوع به عنوان مهندسی یک بخش مبلمان فکر نکنیم؟ اینطور بهتر است نه؟ میدانیم که ساخت یک بخش از مبلمان معمولاً نیازمند هزینه مادی و زمانی زیادی است، که معنی آن این است که شروع ساخت با یک طراحی قوی و اثباتشده، شانس موفقیت را تضمین خواهد کرد. این درواقع جای بدی برای شروع نیست. میشل پکوویچ میگوید: من تعداد زیادی از پروژههایم را با الهام از دیگر نجارانی ساختم که آنها را به عنوان الگوی خودم برگزیده بودم.
در حالی که استفاده از دیزاینهای آماده به عنوان کمک برای اجرای یک کار بدیع ایده بسیار خوبی است، اینکه خودتان را محدود به چیزی کنید که در حال حاضر ساخته شده و شما میتوانید بدون ترس از خراب شدن محصول چیزی را بسازید، در هدفی که دنبالش هستیم، یعنی خلاقیت در طراحی و پرورش هنر طراحی، اختلال ایجاد میکند. ۹۹ درصد طراحی مبلمان شامل محاسبه اندازه قسمتهای مختلف برای عملکرد مربوط به آن قسمت و ساخت آن میشوند. اما ۱ درصد باقی مربوط به موارد سرگرمی میشود. مربوط به اینکه محصول نهایی برای کاربر، کاملاً کاربردی باشد و توجه به جزئیات کوچک که میتواند تغییرات بزرگ ایجاد کند.
هر نجاری وقتی که یک قطعه را میبیند، کیفیت پرداخت آن را متوجه میشود. بنابراین بحث سر این است که پیش از ساخت یک محصول این شانس را به خود بدهید که محصول نهایی را ببینید. تمام بحث واقعاً در مورد همین است. یک طراحی و یا موکاپ کامل به شما فرصت این را میدهد که محصول نهایی را ببینید و در مورد بیش از حد بزرگ یا کوچک بودن یا به دل ننشستن از نظر اندازه و ابعاد و یا هر چیز دیگر تصمیم بگیرید. قانونهای متنوعی برای ساخت محصولات و اندازهها و دیگر موارد وجود دارد ولی قوانین و فرمولها فقط برای نزدیک کردن شما به هدفتان هستند. چشمان شما بهترین قاضی هستند و هرچه بیشتر از آنها استفاده کنید، کار شما بهتر از آب درخواهدآمد.
فرمولهای جادویی وجود ندارند
مفهوم عددها یا فرمولها و نسبتهای قدیمی جادویی که زیبایی محصول نهایی را تضمین میکنند، در نظر خیلی جذاب است. میانگین طلایی، مستطیل طلایی، عدد فیبوناچی و فی در ریاضی. مانند خیلی از سیستمهای گزارهای دیگر، چیزهایی در مورد استفاده از این نسبتها گفته شده. اما یک چیزی وجود دارد: همه این موارد برای کمک به شما در رسیدن به چیزی هستند که زیبا و خوشایند به نظر برسد. هدف استفاده از آنها این است که محصول نهایی در نظر شما خوب جلوه کند. فرمولها لزوماً موفقیت را تضمین نمیکنند و گزارههایی که پیشنهاد میدهند ممکن است بهترین نسبت برای قطعاتی که شما میسازید، نباشند. بنابراین پیشنهاد من این است که یاد بگیرید به چشمان خود اعتماد کنید.
مشکل پیروی از هر فرمولی این است که میتواند موجب کاهش اعتماد به نفس و اختلال در گوش کردن به قدرت شهود و بصیرت شما شود. “نسبتها درست است، پس فکر میکنم نتیجه خوب باشد.” ناگفته نماند که در زیبا بودن ریاضیات شکی نیست، اما برای انجام کار خوب لزوماً به ریاضی نیاز ندارید.
منابع اطلاعات بسیار خوبی در این زمینه وجود دارد. در مورد آنها صحبت نخواهم کرد چرا که معمولا خودم هم از آنها استفاده نمیکنم. اما نکته اینجاست که فکر میکنم موارد مهمتری وجود دارد که مستقیماً شما را به سمت کاری که دوست دارید انجام بدهید، راهنمایی میکند.
برای مثال، یک ابزار خیلی مفید این است که من به آن ساخت جوراب و لباس زیر میگویم! به سادگی قسمتهای مختلف را کنار هم بگذارید، اجازه دهید که هدفی که از ساخت دارید، اندازهها و نسبتها را به شما دیکته کند. ابعاد یک کمد حداقل باید به اندازه لباسهایی که قرار است در آن قرار بگیرند، باشد. یک جعبه چای باید زیبا باشد، اما اگر برای نگهداشتن چای کیسهای بیش از حد کوچک باشد، پس این جعبه، یک جعبه مناسب برای نگهداری چای کیسهای نیست. من یک جعبه چای برای یکی از معلمین مدرسه دخترم ساختم و داخل آن دقیقاً به اندازهای بود که چای کیسهای لفافدار در آنجا شود. به عنوان یک راهحل مجبور شدم گوشه لفافها را با قیچی بچینم تا به راحتی در جعبه جا شوند. بنابراین اولین کاری که میکنید، ابعاد محصول را با توجه به کاربرد آن در نظر داشته باشید.
یکی دیگر از موارد اصلی که باید در نظر داشته باشید، مربوط به ابعاد بدن انسان و ارگونومی یک قطعه است. ما هرروز با مبلمان و دیگر اشیاء کاربردی در تعامل هستیم و اگر ابعاد مناسب نباشند، این تعامل یک تعامل دلپذیر نخواهد بود: یک صندلی بیش از حد کوتاه یا بیش از حد بلند، یک میز که وقتی مینشینید، زانوهای شما به apronها یا چوبهای زیر سطح رویی آن برخورد میکند، یک جعبه چای کیسهای به حدی بزرگ که حمل آن با یک دست اماکنپذیر نباشد.
هیچکدوم از این موارد خیلی مهم نیستند. اما اگر به آن فکر کنید، حل کردن مسأله کاربرد و ارگونومی تا حد بسیار زیادی به ساختن یک تکه که عملکرد خوبی داشته باشد، بستگی دارد. با رعایت این نکات شروع کنید و در این صورت بخش زیادی از راه ساخت محصول را طی کردهاید. در حالی که ممکن است تعریف طراحی را تصمیمگیری برای ظاهر یک محصول در نظر بگیرید، طراحی درواقع بیشتر تصمیمگیری برای اینکه یک محصول چطور باشد، است.